مرکز پژوهش های مجلس به تازگی در گزارشی به بررسی روند و وضعیت فقر در دهه 1390 در کشور پرداخته است. گزارشی تکاندهنده که وضعیت نابسامان اقتصادی اقشار جامعه را به روشنی در یک دهه گذشته بازگو میکند. سوای همه جزئیاتی که به تفصیل در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است یک واقعیت بیش از هر موضوعی در این گزارش به چشم میخورد. طبق این گزارش ایران در دهه نود خورشیدی به رده کشورهایی با درآمد پایینتر از میانگین جهانی سقوط کرده؛ در حالی که حتی در سالهای جنگ، ایران جزء کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط جهانی بوده است!
11 میلیون نفر در کشور فقیر شدهاند
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در دهه 1390 فقر در ایران افزایش و تعمیق پیدا کرده به این جزئیات می پردازد :«خط فقر متوسط کشــوری در سال1400 به طور سرانه یک میلیون و 680 هزار تومان برای هر فرد بوده یعنی درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور در سال 1400 برابر 30.4 درصد بوده است.»
در این میان نداشتن شغل دارای بیمه، عدم برخورداری از سواد، سال های تحصیل پایینتر، داشتن کودک و مستأجر بودن از عوامل تشدیدکننده فقر در کشور بوده اند. به طور کلی نرخ فقر از سال 1385 روند فزاینده ای داشته و از سال 1397 به بعد به بالای 30 درصد رسیده است. از سویی دیگر در این گزارش آمده است که شکاف فقر که فاصله فقرا تا خط فقر را اندازه گیری میکند، در سال 1399 و 1400 به بالاترین مقدار خود یعنی حدود 27 درصد رسیده است. بر اساس دادههای این گزارش نرخ فقر در مناطق روستایی از سال 1393 به بعد همواره بالاتر از نرخ فقر در نقاط شهری بوده است. در سال 1400 نرخ فقر نقاط روستایی 35.6 درصد و نقاط شهری 28.8 درصد بوده است. همچنین در سال 1400 نسبت به سال 1390 جمعیت فقرا حدود 11 میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. رقمی بیسابقه برای بازه حیات ده ساله یک کشور!
شاغل و غیرشاغل دیگر زیاد فرقی ندارد
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سالهای میانی دهه 1380 و ابتدایی دهه 1390 صرف برخورداری از شغل، تفاوت قابل توجهی در بین فقرا و غیر فقرا داشت؛ اما به مرور زمان با افزایش فقر و همچنین با افزایش اهمیت مشاغل تخصصی، درصد خانوارهای دارای سرپست شاغل بین فقرا و غیرفقرا تقریبا برابر و حدود 60 درصد بوده است. از طرفی درحالی درصد شاغلان و غیرشاغلان در بین فقرا و غیرفقرا برابر است که 37 درصد از خانوارهای غیرفقیر دارای شاغل رسمی بوده که این شاخص برای خانوارهای فقیر حدود 16.5 درصد بوده است. در این میان توصیه سیاستی استخراج شده در این بخش، توانمندسازی و آموزش مهارتها و همچنین پوشش بیمه فراگیر خواهد بود.
فقر هم چاره دارد
فقر چالشی همهگیر در دنیاست. به این معنا که تمام کشورها بدون توجه به درجه توسعهيافتگی با آن مواجه هستند. حالا هر یک به نحوی و با درجهای خاص. در این میان با توجه به تجربه استراتژی های ضد فقر در جهان، موثرترين استراتژی برای کاهش فقر نه تنها شامل خلق فرصت های درآمدزا برای فقرا، بلکه شامل ارائه خدمات اجتماعی است.
در ايجاد اين فرصتها خدمات مالی در شکل اعتبار بيمه و پس انداز نقش موثری خواهد داشت. از اين رو يکي از راهکارهای توانمندسازی فقرا و ايجاد دسترسی به سرمايههای مالی برای آنها ارائه خدمات تامين مالی خرد شناخته شده است؛ همان چیزی که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز به عنوان راهکاری برای بیرونرفت از بحران فقر خانوارها یاد شده است: «پوشش های بیمه فراگیر»، رویکردی که در صنعت بیمه میتواند به شکل بیمههای خرد برای پوشش سراسری اقشار مختلف جامعه نمود داشته باشد.
بیمه خرد در ایران؛ وعدهای که فرداها عملی میشود
بیمه خرد بیمهای است که مردم کمدرآمد را با حق بیمه اندک و متناسب با درآمد آنها در مقابل خطرات معینی پوشش میدهد. تعهد بیمهگر و سرمایه بیمه در این نوع بیمهها نیز پایین و محدود است. مشتریان بیمههای خرد به طور عمده افرادی هستند که از سطوح پایین درآمدی برخوردارند و قادر به تهیه پوششهای بیمهای معمول و عادی در بازار نیستند. برای مثال در کشور هند بیش از 80 درصد مشتریان بیمههای خرد، خانوارهای پر جمعیت بیش از چهار نفر هستند که به کشاورزی مشغولند و درآمدی کمتر از 1800 دلار در سال دارند و به طور معمول یک فرد از اعضای خانواده بیمه نامه را برای تحت پوشش قرار دادن همه اعضا در بیمه درمان و عمر خریداری میکند.
خاستگاه بیمههای خرد به ابتدای دهه نود میلادی برمیگردد. زمانی که بیمههای عمر بهعنوان ابزاری کارآمد برای توانمندسازی مالی و ارتقای سطوح خاص فراگیری مالی در اقتصاد کشورهای مختلف دنیا توسعه پیدا کردند. درحقیقت بیمه خرد بهعنوان ابزاری مالی توانست وسیلهای باشد برای کمک به جمعیت آسیبپذیر جوامع مختلف تا از خودشان در برابر رویدادهای نامنتظره محافظت کنند.
طی سالهای گذشته بیمه خرد توسعه زیادی در سطح جهانی داشته و نمونههای بسیار موفقی از آن را در جهت توانمندسازی مالی جوامعی با اختلافهای طبقاتی بالا شاهد بودهایم، بیمهنامههایی که از سه ویژگی اصلی میزان حق بیمههای پایین، سقف تعهد محدود و طراحیشده بر مکانیزمهای ساده و در دسترس چون بسترهای نوین همچون API (وبسرویس بیمه) برخوردار هستند.
بر اساس مطالعات انجامشده خانوارها و گروههای کم درآمد شامل زنان بیسرپرست، کارگران بدون مهارت و روزمزد یا افراد شاغل در بخشهای غیر رسمی هستند که فاقد کارفرما بوده یا کارفرما از بیمه کردن آنها خودداری میکند. در نهایت این افراد به هر دلیلی از پوشش بیمههای عمر محروم بودهاند. با همه این تفاسیر بیمهنامه خرد به عنوان مهمترین ابزار در جهت حمایت از قشر کم درآمد جامعه میتواند کارساز باشد؛ رویکردی که باید در صنعت بیمه کشور و به تسهیلگری بیمه مرکزی کشور در همکاری با نهادها و موسسات مالی دیگر به مسیری پویاتر از قبل و نه فقط در مسیر بیمه سلامت که در زمینه بیمههای عمر و بازنشستگی ختم شود. رویکردی که شاید به سبب آن دیگر فقر ایران در ده سال آینده چنین نمود ترسناکی نداشته باشد!